آیا مهلک بودن این سرنوشت را میدانی؟
این چنین شرمآور بودن را؟
مرعوب از طرد شدن، وحشتزده از حذف شدن،
آشفته از چشیدن طعم تلخ اقلیت بودن،
دشواری وانهادن منفعتی حقیر را؟
بله میدانی! و از این روست که سازش میکنی و به هر سمتی میچرخی
مانند آن خروسک بادنما.
کانفورمیست عزیز، این ترانه تقدیم به توست
- ۰ نظر
- ۰۸ آبان ۹۸ ، ۱۷:۲۱